بنابراین، مصرف کننده ای که می خواهد بداند “کدام ماهی را باید بخورم؟” به احتمال زیاد با توصیه های متناقضی مواجه می شود، به ویژه به این دلیل که بسیاری از اطلاعات موجود یک دیدگاه واحد را در نظر می گیرند، مانند به حداکثر رساندن سلامت یا به حداقل رساندن آسیب های زیست محیطی.
به عنوان مثال، از آنجایی که ماهی قزل آلا پرورش یافته در مزرعه دارای اسیدهای چرب n-3 بالا و جیوه بسیار کم است، به دلیل مزایای تغذیه ای آن ترویج می شود.
با این حال، گروههای زیستمحیطی آن را «ماهیای برای اجتناب» میدانند زیرا پرورش آبزیان ماهی سالمون نروژی ممکن است بر یکپارچگی اکوسیستم و ذخایر ماهیهای وحشی تأثیر منفی بگذارد (آکواریوم خلیج مونتری 2011)، و سطوح نسبتاً بالای PCB منجر به نگرانیهایی در مورد خطر سرطان شده است (Hites) و همکاران 2004).
علاوه بر این، ممکن است برای مصرف کنندگان دشوار باشد که بدانند آیا ماهی داده شده برای خوردن “خوب” است یا خیر، زیرا آنها اغلب به حقایقی که برای انتخاب کاملا آگاهانه نیاز دارند، مانند اندازه ماهی یا نحوه و مکان آن دسترسی ندارند. گرفتار شد.
اما تجربه گذشته نشان داده است که این رویکرد بسیاری از جمعیتهای کم خطر را که در واقع ممکن است از سمیت متیل جیوه آسیب ببینند، حذف میکند و همچنین احتمالاً مصرف ماهی را بهطور بیرویه کاهش میدهد و تغذیه را بدتر میکند.
یک رویکرد جایگزین پیشنهاد این است که مردم باید ماهی سوف دریایی بخورند، بدون تجزیه و تحلیل آلودگی یا مضرات زیست محیطی انواع مختلف ماهی.
به عنوان مثال، دستورالعمل های غذایی سال 2010 برای آمریکایی ها (USDA 2010) همه افراد، از جمله زنان باردار و شیرده را تشویق می کند که حداقل دو بار در هفته غذاهای دریایی بخورند.
با این حال، این توصیه ممکن است زیرمجموعهای از جمعیت را در معرض خطر آسیب جدی ناشی از افزایش مصرف متیل جیوه قرار دهد و با توجه به ناکافی بودن ذخایر ماهی برای حمایت از رشد جمعیت، حتی در سطوح مصرف فعلی، احتمالاً ناپایدار است.
توصیه های جامع تری که خطرات و مزایای بالقوه مصرف ماهی کپور پرورشی را توصیف می کند، می تواند ارائه شود. با این حال، چنین رویکردی به دلیل فقدان نسبی اطلاعاتی که نه تنها خطرات و مزایای سلامتی را ادغام می کند، بلکه اثرات زیست محیطی و اقتصادی را نیز محدود می کند.
علاوه بر این، تجربه تا به امروز نشان میدهد که ارتباط مؤثر ریسکهای رقیب متعدد در بهترین حالت دشوار است و در بدترین حالت ممکن است مصرفکنندگان را با معاوضههای مخاطرهناپذیر ریسک و ریسک مواجه کند.
علاوه بر این، اگرچه تقاضای مصرفکننده برای ماهیهای سالم، برداشتشده یا پرورشی پایدار میتواند به شکلگیری شیوههای صنعت ماهیگیری کمک کند، بعید است که مصرفکنندگان به تنهایی بتوانند این شیوهها را تحت تأثیر قرار دهند.
سیاستگذاری و مداخلات مدیریت ماهیگیری برای اطمینان از دسترسی طولانیمدت ماهی به عنوان منبع مهم تغذیه انسان ضروری است.
- منابع:
- تبلیغات: